روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران از کرمان:
بچه بودم ، زیاد از مسائل سر در نمی آوردم ، اما غصه ی دیگران را خوب می فهمیدم ، یادمه چند هفته ای بود که مادرم هی می گفت: دعا کن ، خدا دعای همه ی بچه ها را اجابت می کند ، وقتی می پرسیدم برای کی دعا کنم ؟ بعضش رو فرو می داد و می گفت: برای بابای تمام بچه های دنیا دعا کن .
چادر سفید گل گلیمو می پوشیدمو با هزار امید ، دستای کوچکمو می گرفتم رو به آسمون و برای بابای تمام بچه های دنیا دعا می کردم .
همیشه کار من شده بود دعا کردن ، یادم نیست ساعت چند بود ، اما یادمه روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368 بود ، تلویزیون روشن بود و آقای حیاتی در حال خواندن خبرها بود.
یادمه با این جمله ی بغض آلود شروع کرد: « بسم الله الرحمن الرحیم. انا لله و انا الیه راجعون روح بلند و ملکوتی پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست.»
دیگه هیچی نشنیدم ، چون ناگهان پدر ، مادر ، پدر بزرگ و مادربزرگم شروع به داد و بیداد و گریه و زاری کردند ، شهر بهم ریخت ، همه جا صدای گریه و ماتم بود.
آری حضرت امام خمینی (ره) ، آن اَبرمرد، آن بت شکن تاریخ ایران، با دلی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری شاد به ملکوت اعلی پیوست تا بغض ها در گلو شکسته و اشک ها در چشمان عاشقانش جاری شود.
امام رفت و غوغایی در دل مردم ایران نهاد، بعضها ترکید و سرتاسر ایران و جهان که با نام و پیام امام راحل آشنا بودند، یکپارچه گریستند و بر سر وسینه زدند، چرا که یار همیشه انقلاب، ، به ملکوت اعلی پیوسته بود.
بزرگمردی از سلاله زهرای اطهر سلام الله علیها که نرمی صدای ملکوتی اش گوش زمان را نوازش می داد و شعاع سیمای نورانی اش، روشنگر راه زندگی بود.
او تمام عمرش را برای جلب رضای خدا صرف کرده بود و قامتش را جز در برابر خداوند بزرگ، در مقابل هیچ قدرتی خم نکرده بود. آن بزرگمرد رفت و چه خوب رفت؛
و اکنون تو ای بت شکن تاریخ ، با اینکه سالها از سفر آسمانیت می گذرد اما هنوز بوی خوشَت در کوچه پس کوچه های قدیمی شهر جاریست و نام شریفت بر هزاران هزار کوی و کوچه و برزن نقش بسته است و عشق به تو و آرمانهای بلندت در گنجینه دل میلیونها انسان در جای جای زمین جای گرفته و جاودانه گشته است .
ما بی تو هیچیم , ما بی تو گمنامیم , ما بی تو در هیچ جای دنیا شناخته نمی شویم.
اکنون من بزرگ شده ام و بزرگ و قوی ، من اندیشه ی تو را در سر دارم ، من و تمام کودکان آن روز در تمام این سالها با یاد تو زندگی کرده ایم ، بارها و بارها وصیت نامه ات را با خود زمزمه کرده ام « با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهی ها و قصور و تقصیرها بپذیرند و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند، و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.»
آری ، ای بابای تمام کودکان تاریخ ، تو رفتی اما راه و یادت همواره جاودان است، تو حقیقت همیشه زنده و فناناپذیر ی ، توهمیشه با من و در کنار من و همه ی کودکان فردا و فرداهای فردا هستی ، اگر چه کودک بودم و عاجز از درک وجود شخصیت شما . اما بدان راه ، هدف و آرمانهای بلندت تا ابد جاویدان و پایدار است و برای تحقق آن تلاش میکنیم .
خبر خوش برای دوستان از امروز کتابخانه قرآن سنتر شروع به کار کرد و سعی دارد کتابهای قرآنی و اسلام شناسی را برای دانلود روی وبلاگ قرار دهد . از دوستان خواهشمندم آنها نیز در این کار سهیم باشند و این وبلاگ را به دوستان و دیگران معرفی کنند
http://www.qurancenter.blogfa.com